جايي که راه نيست خدا راه مي گشايد
سلام
چشمها مان خسته است گويي در غبار اوهام فرو رفته ايم دستهاي لرزانمان در انتظار دامان ترحم است و اين گونه هاي خشکيده مان که در قحطي شبنم مي ميرد کا سه هاي گدايي احساسمان را بنگر که به خشکسالي معرفت دچار شده اند. شايد که لطف تو باشد که قافله سفر آماده شد تا به سرزمين وحي سفر کنم شايد زيارت بقيع و بيت الاحزان وروضه النبي و ..... بعد ميقات وحرکت بسوي معنا و مقصود سينه غربت کشيده ام را به قربت معرفت برساند.
دوست عزيزم:
آمده ام دلتان را با خود همراه کنم براي سفر، بياد شما هستم ودعايتان مي کنم انشا الله قسمت شما بشه .
شما بزرگواريد اگر در اين مدت کوتاهي ويا....... از طرف من بود عفو کنيد.
موفق باشيد التماس دعا
ين عكس ها رو سيو كن مي خوامشون يادت نره ها
جايي که راه نيست خدا راه مي گشايدسلام
رداپوشي طبيعت آرايه پردازي چهره بوستان و گلستان عطر افشاني گلها وشکوفه هاي بهاري سرمستي بلبلان طرب و طراوت بهار برشما دوست گرامي مبارک باد .موفق باشيد
سلام عليكم! گاهي فراموش مي كني و مردم شناس آمريكا جالب و زيبا بودند...بقيه رو راستش هنوز نخوندم...سيو مي كنم ميخونم....منم به روزم...يازهرا...