سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بینوا فرزند آدم ، مرگش پوشیده است ، و بیمارى‏اش پنهان ، کردارش نگاشته است و پشه‏اى او را آزار رساند جرعه‏اى گلوگیر بکشدش و خوى وى را گنده گرداند . [نهج البلاغه]

ما هیچ ، ما نگاه

 

آنچه در پی می آید گزارشی است از انواع رسوم اعلام وقت سحر و شیوه های مختلف آن و نگارنده در این گفتار تنها گزارشگر است .

روشهای بیدار شدن در سحر

ماه و مهتاب

ستارگان

بانگ خروس

سوره یاسین و طه

چراغ روشن

صدای نقاره

طبق و شیپور

بوق حمام

در کردن توپ 

کوبیدن دیوار همسایه

نذرداران و نیکوکارن

جار کشیدن

تیر در کردن 

صدای مناجات

زنگ تلفن

 زنگ ساعت

 روشهای بیدار شدن در سحر

از قدیم الایام برای بیدارشدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص وقت دقیق سحر و انجام اعمال مخصوص سحر از وسایل و روشهای گوناگونی استفاده می کردند. بعضی از این روش ها امروزه نیز متداول و برخی منسوخ شده اما شرح یکایک آنها شنیدنی و قابل توجه است.

ماه و مهتاب

از روی تجربه می توان تشخیص داد وقتی ماه به محل معینی در آسمان برسد سحر نزدیک است. همچنین اهالی مناطق مختلف از روی خطوط و زوایایی که پرتو ماه با یکی از اجزای ساختمان خانه یا چیز ثابتی مثل درخت و تیرک پیدا می کند متوجه می شوند سحر شده است.

ستارگان

بشر از روزگاران کهن با علم نجوم آشنا بوده و از روی ستارگان و کواکب وقت و زمان و سعد و نحس بودن آن را پیش بینی می کرده است. از این روی یکی از متداولترین روشها برای تشخیص سحر از دیر زمان شناختن ستارگان و محل و جای آنها در آسمان بوده است. در غالب شهرها ازجمله درمناطق کویری و جنوبی کشورمان مثل یزد، کرمان وفارس که صافی آسمان و درخشندگی ستارگانش مشهور است ، اغلب مردم به خصوص پیرمردان و پیرزنان از روی ستارگان و محل و موقعیتشان سحر را تشخیص می دهند. مردم هر شهر و دیاری برای ستارگان سحری اصطلاحات و نامهای خاص خود دارند که بسیار شنیدنی است.

در یزد از روی مجموعه ستاره های " نیم گزک" ، " گزوپرویز" و " گزوترازو" وقت سحر را تشخیص می دهند، ستاره " نیم گزک" از چند ستاره تشکیل می شود که در خط مستقیمی قرار دارند و طول آنها به علت خطای چشم نزدیک به نیم گز به نظر می رسد و در نزد عوام به این نام شهرت یافته است.

در مشهد از روی سه ستاره که به " نیم ذرع" مشهور است وقت سحر را معین می کنند. ستاره های نیم ذرع باید همان ستاره هایی باشند که در یزد " نیم گزک" نامیده می شوند. آن طوری که پیرمردان مشهد می گویند، اول شب این ستاره ها در جنوب غربی قبله به صورت عمودی دیده می شوند که به تدریج به وسط آسمان می آیند و نصف شب به صورت افقی روبه روی قبله ظاهر می شوند . از نیمه شب ستاره ها به سمت جنوب شرقی قبله سرازیر می گردند و لحظاتی بعد از سحر محو می شوند. با ناپدیدشدن این ستارگان صدای اذان صبح از گلدسته های مساجد بلند می شود. لازم به تذکر است هر چه روز کوتاهتر شود ستاره های نیم ذرع زودتر نمایان می شوند و هر چه روز بلندتر شود دیرتر دیده می شوند.

همچنین در مشهد از روی ستاره های" هف برارو" که در نقاط دیگر به " هفت برادر" مشهور است سحر را تشخیص می دهند. ریش سفیدان مشهد گویند دو مجموعه ستاره " هفت برارو" در آسمان وجود دارد که هر مجموعه شامل هفت ستاره است. یکی از این مجموعه ها به ستاره " هف براروی بزرگ" یا " خرس بزرگ" و مجموعه دیگر به " هف براروی کوچک" یا " خرس کوچک" مشهور است.

در اراک زمانی که ستاره " هفت برادران یا خرس بزرگ" نزدیک به پنجاه ذرع مانده به مغرب برسد سحر است و وقتی ستاره هفت برادران به پشت کوه می رود ستاره " سهیل" که به ستاره " ظلّ صبح" مشهور است بیرون می آید. وقتی" ظلّ صبح" پنجاه ذرع از مشرق بالا آمد وقت اذان صبح است. فصل به فصل و بسته به بلند و کوتاه شدن شب ستارگان هم به همان نسبت جایشان تغییر می کند.

در فرنق خمین از روی دو ستاره روشن "ظلّ سحر" و " ظلّ صبح" که از سمت مشرق بالا می آیند سحر را تشخیص می دهند. ستاره " ظلّ سحر" زودتر در می آید. با دمیدن این ستاره تقریباً یک ساعت و نیم به صبح صادق مانده است. با دیدن ستاره " ظلّ سحر" مشغول خوردن سحری و انجام اعمال سحر می شوند. پس از یک ساعت و نیم ستاره " ظلّ صبح" نمایان می شود که نشانه رسیدن صبح صادق است و دست از خوردن می کشند.

اهالی گوشه محمد مالک خمین هم گویند وقتی سه تا از ستاره های هفت برادران راست(= مقابل) قبله قرار گرفتند موقع خوردن سحری است و وقتی هر هفت ستاره برابر قبله ایستادند سحر تمام می شود و صبح می دمد.

بانگ خروس

خروس در شب سه مرتبه می خواند: مرتبه اول نیمه شب، مرتبه دوم ساعتی بعد از نیمه شب و مرتبه سوم سحر، یکی از راههایی که از قدیم الایم مردم برای بیدار شدن در سحر از آن استفاده می کردند صدای بانگ خروس بود. از این رو وجود خروس را در خانه خویش یمن می دانستند مخصوصاً خروس سفید چل تاج که نشانه خیر و برکت است و هر کس صاحب خروس سفید چل تاج بود می گفتند پریان و جنیان به خانه اش نمی آیند.

مردم قمصر کاشان معتقدند خروس سفید نگهبان حضرت حجت است و گویند حضرت حجت در یک چاه نورانی پنهان است و دشمنان او در بالای چاه منتظر هستند تا هوا روشن شود و داخل چاه شوند و آن حضرت را به قتل برسانند . هنگام سحر فرشتگان از خواب بیدار می شوند و خروس سفید را باخبر می کنند و خروس مشغول خواندن می شود. با شنیدن صدای خروس دشمنان آن حضرت پا به فرار می گذارند.

مردم قمصر همچنین عقیده دارند اگر هنگام خواب چند مرتبه دستشان را به لحاف و متکا بزنند و بگویند:" دین هفتاد آسیابان به گردنت اگر موقع سحر مرا بیدار نکنی." سحر از خواب بیدار می شوند.

مردم دماوند می گویند خروس شب هنگام پنج مرتبه، نیم ساعت به نیم ساعت می خواند. در اصطلاح محل هر نوبت خواندن خروس را یک پنجمی می گویند. پنجمی اول زنان خانه از خواب بیدار می شوند و مشغول پختن سحری می شوند. پنجمی دوم سماور زغالی را آتش می اندازند. پنجمی سوم همه اعضای خانواده بیدار می شوند و سحری می خورند . پنجمی چهارم چای می خورند و دهانشان را می شویند و سرانجام با بلندشدن صدای خروس در آخرین نوبت یعنی پنجمی آخر دیگر حق خوردن ندارند و در این هنگام صدای اذان بلند می شود.

سوره یاسین و طه

بعضی به نیت اینکه سحر از خواب بیدار شوند شب قبل از خواب، سوره یاسین و طه می خوانند و از خدا می خواهند که سحر بیدار شوند.

چراغ  روشن

قبل از اینکه کارخانه برق به ایران آورده شود، بعضی از مردم، از جمله خدّام مساجد، یکی دو ساعت به سحر مانده چراغهایی را روشن می کردند و درنقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد می گذاشتند تا مردم از دیدن نور چراغ به نزدیک شدن سحر پی ببرند. چراغها تا هنگام اذان صبح روشن بود و همین که صدای اذان بلند می شد آنها را خاموش می کردند. یکی از مشهورترین چراغها" چراغ ملا کاظم" در شهرستان یزد بود. ملا کاظم که خادم مسجد جامع کبیر بود، هر شب چراغی را روشن می کرد و در یکی از گلدسته های مسجد جامع می گذاشت و هنگام اذان صبح آن را خاموش می کرد.

صدای نقاره

یکی از روشهایی که در قدیم برای بیدار شدن در شبهای ماه رمضان به کار می رفت زدن نقاره بود. نقاره عبارت بود از یک طبل بزرگ و دو طبل کوچک دوقولو و یک سرنا. شهرهای بزرگ هر کدام نقاره خانه ای داشت که معمولاً اتاقکی بود بالای سر در دارالحکومه. نقاره به وسیله نقاره چیهای حکومتی ، زده می شد و نقاره چیها از حکومت مواجب می گرفتند. در ماه رمضان نقاره چیها دو مرتبه نقاره را به صدا در می آوردند یکمرتبه نزدیک سحر و یک مرتبه غروب آفتاب برای اعلام وقت افطار. به غیر از نقاره چی حکومتی مرشد زورخانه هر محل هم سحر طبل و نقاره می نواخت. مردم هم خود را موظف می دانستند روز آخر ماه رمضان انعامی به مرشد تقدیم کنند.

در مشهد ، در ماه مبارک رمضان از دو ساعت بعد از نیمه شب از گلدسته های صحن مطهر حضرت رضا و مسجد گوهرشاد صدای مناجات و نقاره بلند می شود تا مردم برای عبادت و خوردن سحری از خواب بیدار شوند. در طول سال روزی دو مرتبه ازگلدسته های صحن مطهر نقاره می زنند؛ یک مرتبه غروب آفتاب یک مرتبه هم نزدیک طلوع آفتاب. اما در ماه رمضان به جای صبح پیش از سحر نقاره می زنند.

طبل و شیپور

در بعضی از شهرها به جای نقاره برای بیدار کردن مردم طبل و شیپور می زنند. آن طوری که پیرمردان می گویند در بجنورد تا چهل سال پیش اغلب مردم در سحرهای ماه رمضان با صدای طبل و شیپور از خواب بیدار می شدند. طبل و شیپور را در دو نوبت می زدند : نوبت اول سه ساعت به اذان صبح که به آن طبل اول می گفتند و نوبت دوم یک ساعت و نیم به اذان که طبل دوم گفته می شد. طبل و شیپوررا با آهنگ مخصوصی می نواختند.

طبل اول به این منظور زده می شد تا کدبانوی خانه از خواب برخیزد و مشغول تهیه سحری بشود. البته آنهایی که سر شب غذا می پختند با صدای طبل اول از بستر برنمی خاستند و با طبل دوم بیدار می شدند . طبل دوم هم برای آن نواخته می شد تا متوجه نزدیک شدن سحر بشوند. با صدای طبل دوم کدبانوی خانه غذا را ازسر اجاق بر می داشت و آماده خوردن سحری می شدند.

در بجنورد مزد و مواجب طبال و شیپورچی از طرف مردم تامین می شد. به این ترتیب که بعدازظهر روز آخر ماه رمضان طبال و شیپورچی سینی به دست می گرفتند و شیپورشان را در سینی می گذاشتند و وارد بازار می شدند. سینی را جلو دکانداران می گرفتند و می گفتند: " خدای روزه نمازین گِز قبول اِتن، خدای سلامت لِق برسن."

صاحب هر دکان هم به قدر تواناییش مبلغی در سینی می انداخت و طبال و شیپورچی به این ترتیب سینی را تا آخر بازار می گرداندند و پولهایی که جمع می شد به طور مساوی تقسیم می کردند . ناگفته نماند که طبال و شیپورچی برای تمام شهر دونفر بود.

در سبزوار هم برای آگاهی از وقت سحر و افطار از توپ که به آن " شمخال" می گفتند و از طبل و شیپور استفاده می کردند. برای زدن طبل مرشدی طبلش را با دو قطعه چوب مخصوص طبالی برمی داشت و به گلدسته مسجد جامع که بلندترین گلدسته مساجد سبزوار است و وسط شهر قرار دارد می رفت. ابتدا سه ضربه به طبل می نواخت، بعد با این آهنگ شروع به نواختن طبل می کرد:" خانم وخ پلو بپز، وخ پلو بپز، وخ بارا به مدبخ"

دربندر بوشهر و روستاهای آن از جمله صلح آباد از شب اول ماه رمضان دونفر به نام" دُم دُم سحری" برای بیدار کردن مردم از نیمه شب تا نزدیک سحر در کوی و برزن راه می افتند . یکی از این دو" دمام" ( طبل بوشهری ) بزرگی به گردن انداخته و با دیگری در حالی که چراغ دریایی در دست دارد او را همراهی می کند. آنکه دمام به گردن دارد با چوب محکم به دمام می کوبد و هر دو با صدای بلند می گویند: " یا ماه رمضان قدمت مبارک" و خلق الله را از خواب بیدار می کنند.

بوق حمام

حمامهای قدیم بوقهایی برنجی داشتند که برای اعلام شروع و پایان کار حمام بوق را به صدا در می آوردند. در ماه رمضان هم اغلب حمامها سحر و افطار با زدن بوق مردم را باخبر می کردند و بسیاری با صدای بوق حمام از خواب بر می خاستند و سحری می خوردند.

توپ در کردن

از زمانی که توپ به ایران آمد یکی از وسایلی که برای بیدار کردن مردم در سحر و اعلام وقت افطار به کار می رفت در کردن توپ بود. دراین توپ در عوض گلوله از کهنه و پارچه استفاده می شد . به این ترتیب که مقداری کهنه و پارچه و باروت به ترتیب و چند بار در لوله توپ می کردند و آن قدر سمبه می زدند تا فشرده شود. بعد فتیله ای را به باروت لوله توپ وصل می کردند و فتیله را آتش میزدند. با انفجار باروت کهنه های فشرده به بیرون پرتاب و باعث ایجاد صدا می شد.

محل استقرار توپ را " گورخونه" می نامیدند که در نزدیکی دارالحکومه بود و متصدی توپ مثل نقاره چی از دارالحکومه مواجب می گرفت.

کوبیدن دیوار همسایه

در ماه رمضان همسایه ها قرار می گذارند هر کسی سحر زودتر بیدار شود همسایه های دیگر را هم بیدار کند . در صورتی که خانه ها دیوار به دیوار باشد با کوبیدن مشتهای پیاپی به دیوار، همسایه شان را بیدار می کنند.

نذرداران و نیکوکاران

درقدیم گاهی افراد مؤمن و معتقد برای ثواب یا نذری که داشتند سحرهای ماه رمضان مردم را بیدار می کردند. برای این کار نزدیک سحر از کوچه ها می گذشتند و با خواندن اشعار مذهبی یا کوبیدن حلقه در خانه ها و یا با کوبیدن قطعه ای چوب بر روی طبل و حلب خالی مردم را بیدار می کردند.

جار کشیدن

در بسیاری از روستاهای شهرستان اراک از جمله در روستای استوه برای بیدار شدن در سحر باسوادان سحر، خوانی و مناجات می کنند. یا طبالی را اجیر می کنند تا با نواختن طبل مردم را بیدار کند.

در روستای الموت قزوین هم از جمله در روستای فیشان رسم جار کشیدن به وسیله پاکار و یا دشتبان متداول است.

تیر در کردن

در دماوند سابقاً اعلام وقت سحر را تفنگچیها با تیر درکردن به اطلاع مردم می رساندند. این عمل بیشتر توسط شکارچیان انجام می گرفت و عقیده داشتند با این کار کفاره حیواناتی را که در ماه رمضان شکار کرده اند می دهند. ناگفته نماند شکار کردن در ماه رمضان مکروه و بدیمن است و تا آنجا که ممکن است از شکار در این ماه پرهیز می کنند.

صدای مناجات

بسیاری از مردم با صدای مناجاتهایی که از یکی دو ساعت مانده به سحر از گلدسته های مساجد و پشت بام خانه ها بلند می شود از خواب بیدار می شوند و به فرایض دینی و آماده کردن سحری می پردازند.

بعضی از مناجات خوانان باسوادند و مناجاتشان غالباً سوره والفجر و دعاهایی از کتاب مفاتیح الجنان یا صحیفه سجادیه و ا شعار خواجه عبدالله انصاری است. بسیاری از مناجات خوانان هم پیرمردانی هستند که سواد ندارند واشعار مختلفی از حفظ دارند که خواندن این بندگان خدا ، حال و هوایی خاص دارد.

در قدیم مناجات کنندگان هر کدام با روشی خاص و وقت معینی مناجات را آغاز می کردند . بعضی از روی ستاره ها، بعضی با اذان خروس و برخی به وسیله ساعت زنگدار وقت خود را تنظیم می کردند . از این رو زمان خواندن مناجات و گفتن اذان میان مناجات کنندگان و مؤذنها فرق می کرد و کمی پس و پیش بود . هر گروه از مردم هم که به یکی از مناجات خوانها بیشتر اعتقاد داشتند انجام اعمال سحر را با مناجات آن شخص تنظیم می کردند.

زنگ تلفن

از زمانی که تلفن مغناطیسی به ایران آمد در بعضی از شهرستانها کسانی که تلفن داشتند با یکدیگر قرار می گذاشتند یا به متصدی کنترل دستگاه مرکزی تلفن می سپردند تا سحر زنگ تلفن آنان را به صدا در آورد تا به این وسیله از خواب بیدار شوند. اما در این اواخر در اثر زیاد شدن مراجعان، متصدیان مرکز تلفن خود به خود هنگام سحر زنگ تلفن تمام خانه ها را به صورت تک زنگ به صدا درمی آوردند. البته تعداد خانه هایی که تلفن داشتند در هر شهرستانی معدود بود.

زنگ ساعت

ساعت شماطه دار متداولترین وسیله ای است که از آن برای بیدار شدن در سحر استفاده می کنند. کار و کسب ساعت فروشان و تعمیرکاران ساعت هم در ماه رمضان رونق پیدا می کند.

تلویزیون ساعت دار و تلفن همراه و نیز جدیدترین وسائل بیدار کردن مؤمنان برای سحری است.




::: جمعه 86/6/23::: ساعت 5:22 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 3


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :43856
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم کار ما شاید این است که میان گل نیلوفر و قرن پی آواز حقیقت بدویم .
 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<