زندگی مثل دوچرخه سواری است
تا وقتی که رکاب می زنید سر پا خواهید بود
اما
همین که دست از رکاب زدن برداشتید
حتما
خواهید افتاد
بگذارید زندگی به آسانی بگذرد : زور نزنید
فقط
نرم و آرام ، رکاب بزنید ! . . .
درد وراه ها
درد های من
جامه نیستند
تا زتن درآورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته سخن درآورم
نعره نیستند
تا زنای جان برآورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستین شان
مردمی که رنگ روی آستین شان
مردمی که نام ها یشان
جلد کهنه شناسنامه هایشان
درد می کند
من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده سرودنم
درد می کند
انهنای روح من
شانه های خسته غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه های بی بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است
دردهای پوستی کجا ؟
درد دوستی کجا ؟
این سماجت عجیب
پافشاری شگفت دردهاست .
جوان باش .... با نشاط باش .
رخوت و سستی .... کسالت و تنبلی .... بی حالی و بی رمقی .....
هیچ کدام به شادابی و طراوت جوانی نمی خورد .... اگر کوچک ترین نشانه ای از این ویژگی های سیاه و ناپسند در خودت می بینی ، باید بدون تردید و تامل جسم جوانی خودت را به یک متخصص بسپاری با حرکت تازه ای .... با ورزش جدیدی .... با خنده و شادمانی دوباره ای .... بلند شو و تکان بخور .... یادت باشد همه چیزهای خوب مال توست اگر بخواهی .... با نشاط باش .